حضرت شاه از دلم آگاه من دوست دارم یا اباعبدالله
شنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۹
با خونوادم آقا راهی جاده ام اقا
تا که بیام بهت بگم درد دلامو
بار سفر بستم خالیه آقا دستم
میبینی توی صورتم خستگیامو
بازم نوکرت یه زائر آورد
از راه دور یه مسافر اورد
تو خودت دیدی به هر زحمت بود
مادرش رو رو ویلچر آورد
پر درد پی دوا می گرده
دکتر جوابش کرده برس به دادش
اشکاشو یه خادمی گفت پاشو
قسم بده آقاشو جون جوادش
بیمارم امام رضا رو دارم
بی چارم امام رضا رو دارم
اشک منو در کردی دست منو پر کردی
حالا که مادرت آقا شفا گرفته
راهی خونه هستم باهات یه عهدی بستم
از این به بعد مشهد بیام سالی یه هفته
ممنونم ماهارو مهمون کردی مادرم رو تو درمون کردی
تازه فهمیدم چجوری آقا ارمنیها رو مسلمون کردی
ممنونم ولی اینو میدونم
لطفت آقا جونم جبران نمیشه
همسایه بنویس برام آقا
یه کربلا مشایه این آخریشه
بیمارم امام رضا رو دارم
بی چارم امام رضا رو دارم